تازه سایت‌مان را راه انداخته‌ایم و هیچ محتوایی نداریم، چه کنیم؟ چند پیشنهاد برای آغاز تولید محتوا

چند پیشنهاد برای آغاز تولید محتوا

از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان، وقتی بخش مشاوره رایگان را راه انداختیم، امیدمان این بود که از این طریق بتوانیم برادری‌مان را به مشتریان آتی ثابت کنیم و مسیر فروش را ساده کنیم و از آغاز تولید محتوا همراه آن‌ها باشیم. هرچند که تا حدی این اتفاق هم افتاده اما کارکرد این بخش بیشتر به «پرسش و پاسخ» شبیه شده.

کسب‌وکارهای مختلف با ما تماس می‌گیرند و سوالات ریز و درشت محتوایی (و گاهی بازاریابی‌شان) را طرح می‌کنند. برخی را بلدیم و پاسخ می‌دهیم و برخی را نه. خلاصه که حاصل این امکان، بیشتر به گفتگوهایی گاه سطحی و گاه عمیق منجر شده که تجربه‌مان در حوزه‌ی بازاریابی محتوایی و تولید محتوا را از دایره‌ی مشتریان نویسش فراتر برده است.

در این بین، برخی سوالات پرتکرار است اما نمی‌شود در یکی-دو خط خلاصه‌شان کرد یا در بخش پرسش‌های متداول پاسخ‌شان را نوشت. به عبارتی دیگر، پاسخ کوتاه عموماً کارآمدی ندارد و پاسخ بلند هم حوصله و وقت می‌طلبد.

این سوالاتِ پرتکرار یک ویژگی مشترک دیگر هم دارند، عموماً به «چه کنیم؟» ختم می‌شوند. منظور از «چه کنیم» درخواستِ راهکاری عملی از ماست: الان دقیقاً چه باید بکنم که مشکلم حل شود یا نیازم برطرف شود؟

این شد که فکر کردیم، پاسخِ سوالات متداولی را که طرح می‌شود این‌جا بنویسیم، شاید که به درد دیگران هم بخورد. روده‌درازی هم نکنیم و یک‌راست، هرچقدر که بلدیم پیشنهاد اجرایی برای آغاز تولید محتوا بنویسیم.


آغاز تولید محتوا برای وب‌سایت‌های نوپا

یکی از سوالات پرتکراری که از ما می‌شود، نقطه‌ی آغاز تولید محتوا است. کسب‌وکارهای جاافتاده که وبلاگ سرپایی دارند و گوگل هم کج‌دار و مریز هوایشان را دارد، این سوال برایشان مطرح نیست. طرح‌کننده‌ی این سوال، معمولاً راهبران وب‌سایت‌ها و شرکت‌هایی هستند که یا تازه در فضای مَجاز سفره انداخته‌اند یا کسانی که تازه می‌خواهند دفتردستک آنلاین‌شان را سروشکلی دهند.

موقعیت چیزی شبیه به این است: سایت یک شرکت خدماتی یا کسب‌وکار آنلاین تازه راه افتاده و بعد از سروکله زدن‌های فراوان با تیم فنی، نسخه‌ی قابل استفاده‌اش در دسترس است. حالا چه‌کار کنیم؟ مخاطب از کجا بیاوریم؟ چطور بفهمیم که گوگل دوست‌مان دارد یا نه؟

پاسخ کلی این است: بستگی دارد. بودجه و صنعت، مهم‌ترین متغیرهای تعیین‌کننده‌ی کیفیتِ پاسخ به این سوال‌اند. اما اگر بخواهم پاسخی عمومی و همزمان کارامد (به فراخور تجربه‌ی نویسشی) به این سوال بنویسم، پنج کار و مرحله به ذهنم می‌رسد.


مرحله‌ی اول: سایت‌تان را گوگل‌پسند کنید

سئو مقوله‌ای پیچیده و چندوجهی است و اصلاً نمی‌شود آن‌ را به یک توصیف چندخطی یا اقداماتی مشخص خلاصه کرد. من هم بنای آن‌ را ندارم. حقیقت آن است که بعد از چند سال کار در این حوزه و تعامل با طیف وسیعی از متخصصان سئو، دریافتم که هیچ خط مشی یکسانی برای «گوگل‌پسند» شدن در کار نیست. آنچه هست، برخی اقدامات اظهر من الشمس است که مستقل از صنعت و قدمت باید در نظرشان بگیرید.

اولین پارامتر، سئوی فنی سایت شماست. تعریف یک خطی‌اش می‌شود این‌که صفحات مختلف سایت‌تان را طوری بهینه کنید که گوگل بتواند آن‌ها را پیدا کند، بخواند و بفهمد.

کار، کاری تخصصی است و من هم ــ به‌عنوان کسی که تمرکزم بیشتر بر محتواست و نه سئو ــ همه‌ی آنچه را که باید نمی‌دانم و گاهی از دوستان سئوکار و فنی کمک می‌گیرم. اما برخی شاخصه‌های اولیه وجود دارد که می‌شود ــ و می‌باید ــ آن‌ها را حل کرد.


سایت‌مپ

اگر یک سایت وردپرسی دارید که کارتان آسان است و با پلاگین یوست می‌توانید سایت‌مپ سایت را ایجاد کنید. اگر هم نه، باید از تیم فنی‌تان بخواهید که زحمتش را بکشند.

گام بعدی آن است که سایت‌مپ‌ها را به گوگل معرفی کنید. با کمی جستجو، نحوه‌ی فعال کردن گوگل وبمستر دست‌تان می‌آید. پیچیده نیست و در کمتر از ده دقیقه می‌شود کار را به سرانجام رساند.


کارایی صفحات

گوگل به عملکرد صفحه‌های مختلف سایت شما اهمیتی برابر با وزن محتوایی‌اش می‌دهد. یعنی هرچقدر هم که محتوای خوب و درستی تولید کنید کافی نیست و باید آن محتوا را در دل زمینی حاصلخیز بکارید. زمین حاصلخیر در وب یعنی سایتی که سرعت مطلوبی داشته باشد، تجربه کاربری‌اش بهینه باشد و کاربر در آن گم نشود.

این یکی، قدری پیچیده‌تر است. اگر تیم فنی دارید، از آن‌ها بخواهید با ابزارهایی مثل جی‌تی‌متریکس شاخص‌های مختلف کارآمدی سایت‌تان را بسنجند و آن مواردی را که در وضعیت زرد و قرمز قرار دارند بهبود دهند. احتمالاً کار آسانی نخواهد بود و یک‌شبه هم نمی‌شود همه‌ی کاستی‌ها را رفع و رجوع کرد.

راستش، لازم هست نیست که این‌طور شود. حتی دیجی‌کالا هم از نظر گوگل چندان بهینه نیست. اما خب، در کلیدواژه‌های مختلف، یک‌جوری در رتبه‌ی نخست نشسته که هیچ‌چیزی تکانش نمی‌دهد!

به‌عنوان یک سایت نوپا که می‌خواهید سری در بین سرها در بیاورید، همین بهبودهای کوچک و رایگان می‌تواند به دادتان برسد. راستش را بخواهید، آغاز تولید محتوا بدون توجه به همین معیارها نمی‌تواند خیلی موثر باشد.


عنوان‌ها و توضیحات صفحات

یک سری خصیصه‌های کلی هست که گوگل آن‌ها را می‌خواند. مثلاً عنوان صفحه، تیتر صفحه، توضیحات صفحه و تگ‌های صفحه در «فهمیده شدن» صفحه‌تان نقش مهمی دارند. به تجربه‌ی عینی و برخورد با صدها سایت مختلف مشتریان نویسش، دریافتم که بسیاری از سایت‌های آنلاین، همین متغیرهای ساده را نیز بهینه نمی‌کنند.

حال این‌که عنوان سئوی صفحات یا تگ‌های مورد استفاده چه باشد و اصلاً با چه رویکردی صفحات را ایجاد کنیم، خود بحثی دیگر است و البته به مرحله‌ی دوم هم ارتباط دارد.


مرحله‌ی دوم: اولویت‌های سئو را بشناسید

همان‌قدر که سئو مقوله‌ای پیچیده است، سئودان‌ها و سئوکارها هم آدم‌های پیچیده‌ای هستند. راستش را بخواهید، گاهی می‌شود با اتکا به تکنیک‌های سئو، مسیر چندساله را کوتاه‌تر طی کرد. خلاصه آن‌که هرکس به شما گفت پاسخ یکسانی برای تعیین استراتژی سئو پیدا کرده، در تخصصش شک کنید.

تعیین اولویت‌های سئویی، مختصری دانش تخصصی می‌خواهد و کمی هم واقع‌بینی. اگر تازه در حوزه‌ی فروش بلیت هواپیما کارتان را آغاز کرده‌اید، فکرِ آمدن در صفحه‌ی اول نتایج گوگل برای کلیدواژه‌ی «خرید بلیت هواپیما» را از سرتان بیرون کنید.

این‌جا درست همان‌جایی است که صنعت و رقابت موجود در آن اهمیت پیدا می‌کند. تعیین این‌که روی چه کلیدواژه‌ای تمرکز کنید و چگونه در میان رقبا سری از بین سرها بیرون آورید، به کمی مطالعه و تحلیل نیاز دارد. ما در سرویس استراتژی سئو و تحلیل کلمات کلیدی این‌کار را برایتان انجام می‌دهیم.

اگر هم نخواستید این مستند را دریافت کنید، اشکال ندارد و می‌توانید در انتخاب کلیدواژه‌هایی برای آغاز تولید محتوا از ما راهنمایی رایگان بگیرید.


مرحله‌ی سوم: کم تولید کنید اما مستمر

این دیالوگی تکراری بین ما و مشتریان تازه است: «ما محدودیت بودجه نداریم و می‌توانیم ماهانه ۲۰۰ محتوا هم سفارش دهیم». پاسخ ما معمولاً این است: این حجم را می‌توانید در شش ماه آینده حفظ کنید؟

بله، حجم محتوا مهم است، مخصوصاً برای سایتی که هنوز هیچ محتوایی را منتشر نکرده و گوگل صفحاتش را نشناخته. اما مهم‌تر از آن، حفظ استمرار است.

برخورد گوگل با سایت‌های نوپا معمولاً با کمی تردید همراه است. در چند ماه اول، خیلی به شما و محتوایتان توجهی ندارد و حتی به خودش زحمت نمی‌دهد که هر روز خزنده‌هایش را سراغ‌تان بفرستد. اول باید برادری (و استمرار)تان را ثابت کنید، بعد بیشتر به شما محل می‌گذارد.

به‌جای آن‌که به این فکر کنید که در ماه اول ۱۰۰ محتوا تولید و منتشر کنید، بودجه‌اش را در شش ماه پخش کنید و تعداد کمتری را منتشر کنید.

پاسخ به این سوال که «برای آغاز کار به چند محتوا در هفته یا ماه نیاز دارم؟» هم قطعی و یکسان نیست. برای یک کسب‌وکار گوشه‌ای، شاید ۲-۳ محتوا هم کفایت کند. اما در برخی صنایع باید با حجم بیشتری وارد شد.


مرحله‌ی چهارم: چشم از گوگل‌ آنالیتیکس و گوگل وبمستر بر ندارید

در هفته‌ها و ماه‌های اول، خیلی که خوش‌شانس باشید، صفحات سایت شما ده-بیست بار در نتایج گوگل نمایش پیدا می‌کند و چندتایی هم کلیک نصیب‌تان می‌شود. حداقل در چندماه اول، همین کلیک‌های موردی برایتان سرنوشت‌سازند. ببینید گوگل کدام محتواهایتان را بهتر شناخته است و بیشتر حول همان موضوعات تمرکز کنید.

دلیل دیگری که نباید در ابتدا حجم زیادی از محتوا تولید کرد، همین است. راستش را بخواهید، استراتژی سئو اولیه‌ی شما تنها نیمی از مسیر است. نیمه‌ی دیگر، واکنش گوگل و مخاطبان به آن است. بعد از دو-سه ماه، خم و چم کار دست‌تان می‌آید و می‌فهمید که چه محتوایی را چگونه باید تولید کنید.


مرحله‌ی پنجم: حواس‌تان به کیفیت محتوا باشد

می‌شود هزار متر و معیار برای کیفیت محتوا تعریف کرد و پارامترهای فنی را در نظر گرفت و از نویسنده خواست که خط به خط نوشته‌هایش را مطابق استانداردهای سئویی بهینه کند. اما راستش را بخواهید، شما به این نوع از «کیفیت» نیاز ندارید. مهمترین معیار کیفیت محتوا، خود شما هستید.

چه نویسش، چه هر تولیدکننده‌ی محتوای دیگری به اندازه‌ی خودتان کسب‌وکار و مشتری‌هایتان را نمی‌شناسد. خودتان را مبنا و معیار بدانید: محتوا را پیش از انتشار بخوانید و از خود بپرسید که دوستش داشتم؟ به من چیزی اضافه کرد؟ به دردم خورد؟‌ اشتیاقم را برای خواندن ادامه‌ی متن برانگیخت؟

اگر پاسخ‌تان منفی بود، حتماً یک‌جای کار مشکل دارد. با نویسنده تعامل کنید و بازخورد «عملی» بدهید. طبیعتاً «دوستش نداشتم»‌ مشکلی را حل نمی‌کند. سعی کنید به نویسنده کمک کنید تا به خواسته‌ی شما نزدیک شود.


امیدوارم این نوشته به دردتان خورده باشد. اگر سوالی دارید، از ما بپرسید. به قدر سواد و توان‌مان پاسخ می‌دهیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطلب قبلی
چه زمانی محتوای خود را برون‌سپاری کنیم؟

برون‌سپاری محتوا | فرآیند تولید محتوای خود را ساده کنید

مطلب بعدی
چگونه مشارکت مخاطبان وبلاگ را افزایش دهیم؟

۱۰ روش برای افزایش مشارکت مخاطبان وبلاگ و داشتن وبلاگی موفق

مطلب مرتبط